مثل ماهی که درون سایه ابری مبهم است

گاه عشق یک فرشته در دل یک آدم است

 

سیلی از امواج خوردن عادت هر روزه ی

صخره های ایستاده ،صخره های محکم است

 

خسته از این روزهای تلخ و مسموم و غریب

یک نفر احوال می پرسد مرا آنهم غم  است

 

آنچه که تو بر سرت کردی و رفتی روسری

آنچه که من بر سرم شد آه . خاک عالم است

 

از زمختی های این روح ترک خورده نترس

مرد زیبایی که می بیند دلش ابریشم است

 

تو دو شانه داری و اندوه انبوه مرا

فرش پانصد شانه ی تبریز هم باشد کم است

مثل ماهی که درون سایه ابری مبهم است (حامد عسکری)

یک ,های ,ی ,سایه ,مرا ,مثل ,مبهم است ,مثل ماهی ,سایه ابری ,ابری مبهم ,ماهی که

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آب سرد کن و تصقیه آب pichakivc داستانهای کودکانه تحقیقات بازار وبلاگ کتابخانه عمومی احمری نژاد کتالم دانستنی های زندگی وبگاه رسمی میراث علمی سَلَف blackdecker melliiib مرکز مقالات و آزمونها